قههموو ههورامانی

متن مرتبط با «زاور» در سایت قههموو ههورامانی نوشته شده است

معرفی خانم فاطمە فتحی از فعالان روستای زاور دیار تاریخی هورامان

  • معرفی خانم فاطمە فتحی از فعالان روستای زاور دیار تاریخی هورامانفاطمه فتحی، متولد:۱۳۶۵/۳/۱۰ساکن شهر سروآبادمدرک: کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی, ...ادامه مطلب

  • کتاب "حەکیمێ هەورامانی" (۱) زندگی نامەی حکیم حاج ملاصالح طبیب زادە زاوری وارد بازار کتاب شد.

  • جنگ هورامی ها و عثمانی ها داستان کدخدا محمدمراد دزاوری(زاوری) 

  • ‍کدخدا محمدمراد دزاوری(زاوری) و رویداد سال (1293) شمسی در قراء لهون مابین مرز ایران و عثمانی که به صورت نثر ونظم  در (107) سال پیش مکتوب شده اما اشعار آن به لحاظ قافیه و ردیف و هجایی ناتمام انددرسال 1293محمدمراد نام کدخدای قریه دزاور از قریه طویله که در راه نوسود واقع است به قصد آمدن به نوسود می گذرد ویک کاسه ماست در دست نوکر محمدمراد بوده که می خواسته به نوسود برای جعفر سلطان بیاورد سربازان عثمانی که در طویله ساخلو بوده اند ماست را از او می گیرند محمدمراد می‌گوید:ماست برای جعفر سلطان است سربازها بە جعفرسلطان فحش می‌دهند و کدخدا را سخت می‌زنند سپس کدخدا شکایت نزد جعفر سلطان می آورد و جعفر سلطان امر می‌کند آب دزاور را ببندند که به طویله نرود تا محصولات و باغهای آنها خشک شود ساکنین طویله هم آب را بر روی مردمان شوشمی می بندند در این حال ساکنان طویله برای بردن آب ازطویله به دزاور می آیند دزاوریها آنها را می‌زنند در اثر این زد وخورد نزاع کلی دست می دهد و اردوی نظامی از بغداد به طویله می آید، نوسود ودزاور را توپ بسته آتش می‌زنند.آن باشی چاوش نظامشین وِلای قایمقامواتن قائم‌مقام تادیر زمانیدینت بو زیاد وباایمانیجعفر سلطان نام مامور ایرانسرحد طویله یکسر کرد ویرانقایمقام شی وحجرهٔ تلگرافتلِ کیشا ولای سلطان رشادعرض کرد ای سلطان تا دیرزمانیدینت بو زیاد وباایمانیجعفر سلطان نام مامور ایران خاک گُل عمر یکسر کرد ویراندر دم تل فرماوه باشیخ برزانبر بارو جه‌ بیخ تخت جعفر سانجه موصل دولا تمام خیزیا بغزاش واتن کروم ای شالاچن صندوق و یغدان برگ سور آویچ پر نقره موازو وزورچن قازان فرخ نمک ریز کریاناویچ پری پلو لُخ کریاندر دم ارکان نویسا بجعفر سلطانبوبده دخالت پادشاه اسل, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها